دندان طمع را بکن

تشویق به کارآفرینی در طمع گرگ داشتن و جان کندن خلاصه شده. جریان بی‌پایانی از نقل‌قول‌ها راجع به جان کندن برای رسیدن به هدف. وقتش رسیده که بیخیال این مزخرفات بشویم.

کافیست نگاهی به هشتگ #entrepreneur روی اینستاگرام بیندازید. «افسانه‌ها در درهٔ مبارزه به دنیا می‌آیند». «لازم نیست به طور مسخره‌ای تیزهوش باشی، کافیست به طور مسخره‌ای متعهد باشی». «برای هدف‌هات اهمیتی نداره که الان چه حالی داری». همینطور ادامه دارد تا جایی که آدم دلش می‌خواهد بالا بیاورد.

شیادبازی شاید در ابتدا فانوس امیدی بوده برای آن‌ها که چیز زیادی نداشتند و رویای رقابت با بزرگان در سرشان بوده، ولی الآن فقط مترادف است با آب در هاون کوبیدن.

و در مقابل آن اقلیت کوچکی که به نوعی آنچه دنبالش هستند را در این هاون می‌یابند، عدهٔ زیادی هستند که در نهایت می‌شکنند و از پا درمی‌آیند بدون آنکه چیزی برای نشان دادن داشته باشند. آخر برای چه؟

پیروزی یا شکست شما به این دلیل که همه‌چیز و همه‌کس را فدا کردید و برای به دست آوردن هویج بزرگ‌تر جان کندید ارزش بیشتری به شما نمی‌دهد. تجربهٔ زیستهٔ آدمی بسیار بزرگتر از بیست و چهار ساعت روز و هفت روز هفته جان کندن سر کار است.

ضمن اینکه این فقط یک توصیهٔ بد است. احتمال خیلی کمی وجود دارد که با ۱۴ساعت در روز کار کردن به آن بینش کلیدی یا ایدهٔ راسخی که برای رسیدن به موفقیت لازم است، دست پیدا کنید. خلاقیت، پیشرفت و تاثیرگذاری از جان کندن حاصل نمی‌شوند.

البته این مخالفت عمدتاً از دریچهٔ نگاه به دنیای مردمان خلاق مثل نویسندگان، برنامه‌نویسان، طراحان و سازندگان می‌آید. احتمالاً حوزه‌هایی از کار با دست وجود دارد که در آن‌ها حداقل برای مدتی، کار بیشتر مساویست با خروجی بیشتر.

کم پیش می‌آید فردی را ببینید که از روی ضرورت ۳ شغل کم حقوق دارد، با افتخار از خستگیش حرف بزند. فقط مدعیانی که اتفاقاً برای امرار معاششان تقلایی نمیکنند لازم می‌بینند راجع به فداکاری‌های عظیمشان لاف بزنند.

لازم نیست کارآفرینی یک داستان حماسی از رقابت شدید و بی‌رحمانه باشد. کارآفرینی اکثر اوقات بسیار حوصله‌سربرتر از این حرف هاست. خبری از پرش روی ماشین‌های در حال سوختن نیست. بیشتر درگیر آجرگذاری سیمان‌کاری خواهید بود.

پس بدین وسیله به شما اجازه می‌دهیم که دندان طمع را بکنید. روز به روز کار خوب و باکیفیت انجام دهید، ولی خودتان را در کار خفه نکنید. می‌توانید با کودکتان بازی کنید و همچنان کارآفرین موفقی باشید. می‌توانید یک سرگرمی برای خودتان داشته باشید. می‌توانید از نظر جسمی از خودتان مواقبت کنید. می‌توانید کتاب بخوانید. می‌توانید با شریکتان یک فیلم احمقانه نگاه کنید. می‌توانید زمانی را صرف پخت‌وپز یک وعدهٔ غذایی خوب بکنید. می‌توانید به قدم‌زنی بروید. می‌توانید هر از گاهی جرئت کنید که کاملاً عادی باشید.