زمان باکیفیت
راههای زیادی برای برش دادن ۶۰ دقیقه وجود دارد.
۱ * ۶۰ = ۶۰ ۲ * ۳۰ = ۶۰ ۴ * ۱۵ = ۶۰ ۲۵ + ۱۰ + ۵ + ۱۵ + ۵ = ۶۰ پاسخ تمام موارد بالا برابر با ۶۰ است، اما آنها ساعتهای کاملاً متفاوتی نسبت به یکدیگر هستند. تعداد دقایقشان ممکن است یکی باشد، ولی کیفیتشان یکسان نیست. ساعت باکیفیتی که ما به دنبالش هستیم ۱ * ۶۰ دقیقه است.
زمانی که ساعات شما از هم گسیختهاند، موثر بودن سخت و استرس داشتن آسان است: ۲۵ دقیقه تماس تلفنی داشتن، ۱۰ دقیقه صحبت با همکاری که روی شانهٔتان زده تا دقایقی با شما صحبت کند، ۵ دقیقه کار کردن روی چیزی که در حقیقت باید انجامش دهید، قبل از ۱۵ دقیقه درگیر مکالمهای شدن که اصلاً نیازی به توجه شما نداشته. در آخر با ۵ دقیقهٔ دیگر برای وقت گذاشتن روی کار اصلیتان باقی میمانید. تعجبی ندارد مردمی که اینگونه کار میکنند اغلب اوقات میتوانند کمحوصله و کجخلق باشند.
تازه میان تمام آن جابجاییها میان زمینههای مختلف و تلاش برای چندکاره بودن، باید زمان بافر را هم در نظر بگیرید. مدت زمانی که طول میکشد مغزتان از چیز آخری که روی آن کار میکردید خارج شود و روی کار جدید تمرکز کند. در نهایت هم وقتی که ساعت ۵ شده و از قرار معلوم ۸ ساعت هم در محل کار گذراندهاید برایتان سوال پیش میآید که «امروز واقعا چهکار کردم؟». میدانید که سر کار بودهاید، ولی ساعتها برایتان وزنی نداشتند، پس کارتان هم خروجی قابل نمایشی نداشته.
به ساعتهایی که میگذرانید نگاه کنید. اگر از تکههای کوچک تشکیل شدهاند، چه کسی یا چه چیزی مسئول تقسیم این ساعتهاست؟ آیا دیگران حواستان را پرت میکنند یا خودتان باعث حواسپرتی خودتان هستید؟ چه چیزی را میتوانید تغییر دهید؟ در یک ساعت روی چند چیز کار میکنید؟ وقتی میگوییم در آن واحد فقط روی یک چیز کار کنید منظور این نیست که روی انجام یک کار وقت کمی بگذارید، سپس به سراغ کار بعدی بروید و این کار را سریعاً سلسلهوار تکرار کنید. منظور این است که روی یک چیز بزرگ برای ساعتها، یا حتی بهتر از آن، برای یک روز کامل وقت بگذارید.
از خودتان سوال کنید: آخرین باری که سه یا چهار ساعت کاملاً بدون وقفه برای خودتان و کارتان وقت داشتید کی بوده؟ این سوال را اخیراً در کنفرانس ۶۰۰نفرهای از حاضرین پرسیدیم، تعداد افرادی که دستشان را بالا بردند بیشتر از ۳۰ نفر نبود. آیا دست شما بالا میرفت؟
کلسن وایتهد، نویسنده و برندهٔ جایزهٔ پولیتزر، روزی ۵ ساعت مینویسد و میان پروژههایش به مدت یک سال به استراحت میپردازد. در این مدت خودش را با بازیهای کامپیوتری و آشپزی سرگرم میکند.