این ایده که باید مرتباً خودتان را از حاشیهٔ امنتان به بیرون هل دهید از آن مزخرفات به ظاهر بدیهیست که در مانیفست اکثر شرکتها میبینید. که مگر اینکه از کاری که انجام میدهید احساس ناراحتی نکنید، پس به اندازهٔ کافی تلاش نمیکنید و به خودتان فشار نمیآورید. چی؟
نیاز به احساس ناراحتی یا رنج کشیدن برای پیشرفت کردن منطق نادرستی است. نابرده رنج، گنج میسر نمیشود به درد پوستر روی در و دیوار باشگاه میخورد، ولی کار کردن و در باشگاه تمرین کردن یکی نیستند. و اگر بخواهیم صادق باشیم، حتی برای زیست سالمتر هم لزومی نیست که متحمل درد و رنجی شوید.
البته گاهی اوقات که در آستانه رسیدن به موفقیتی هستیم، چند قدم آخر میتواند موقتاً ناخوشآیند یا شاید حتی عذابآور باشد. ولی این موقعیت نه قاعدهٔ کلی، که یک وضعیت استثنائیست.
به طور کلی، تصور اینکه برای رسیدن به سطح بعدی لازم است که از حاشیه امنیتمان خارج شویم با ما جور در نمیآید. اغلب اوقات خارج شدن از حاشیه امنیت نیست که بیشترین دستاوردها را به همراه دارد، بلکه ماندن و غرق شدن و چاله کندن در آن است که به موفقیت منجر میشود. عمق، و نه عرض، جاییست که غالباً تسلط یافت میشود.
بیشتر اوقات اگر چیزی به شما احساس ناخوشآیندی میدهد دلیلش غلط بودن آن است. چه ساعتهای طولانیای در طول روز کار میکنید بدون اینکه پایانی بر آن متصور باشید، چه اگر در اعداد کسب و کارتان برای تحت تاثیر قرار دادن سرمایهگذاران دست میبرید، یا اطلاعات کاربرانتان را به تبلیغدهندهها میفروشید، ناخوشآیندی واکنش طبیعی انسان به یک وضعیت بد یا مشکوک است. اگر عادت کنید همیشه حس ناخوشآیندیتان را سرکوب کنید، کمکم رفتار و اخلاقیاتتان را از دست خواهید داد.
برعکس آن، اگر به احساس ناخوشآیندی خود گوش دهید و از انجام دادن کاری که مسببش بوده دست بکشید، شانس بیشتری برای یافتن مسیر درست خواهید داشت. در طول این سالها در Basecamp بارها این موضوع برایمان پیش آمده.
ناخوشآیندی از دانستن این موضوع که دو نفر در شرکتمان با سطح دانش نزدیک به هم و مسئولیتی مشابه، حقوق متفاوتی دریافت میکنند مارا وادار به اصلاح سیستم حقوقدهی کرد. به طوری که در نهایت مذاکرات فردی را حذف و سیستم سادهتری را جایگزین آن کردیم.
ناخوشآیندی از کار کردن برای شرکتهایی که مقدار بسیار زیادی سرمایهٔ خطرپذیر جذب کرده بودند، ما را در مسیر استقلال سودآور نگه داشت.
راحت بودن در دایرهٔ راحتی برای داشتن آرامش ضروریست.
ایزابل آندلهٔ نویسنده دو دفتر کار دارد. یکی مخصوص نوشتن، بدون ارتباط اینترنت و تلفن، و دیگری مخصوص انجام کارهای مدیریتی.